نوشته شده توسط : webomomi120
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 آذر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

 

 



اخبار,اخبار بین الملل,موشک

ارتش یمن اعلام کرد که کاخ‌های نظامی سعودی در تیررس آن قرار دارد.

به گزارش تسنیم به نقل از المنار، ارتش یمن اعلام کرد بعد از حمله ائتلاف متجاوز سعودی به کاخ ریاست‌جمهوری در صنعا، دیگر کاخ‌های آن‌ها امن نیستند.

 

یگان موشکی ارتش یمن اعلام کرد که حمله بالستیکی به ریاض، آغاز مرحله جدیدی از رویارویی با دشمنان به شمار می رود.

 

یگان موشکی ارتش یمن افزود: کاخ‌های نظام سعودی و تمامی تاسیسات نظامی و نفتی در تیررس موشک‌های ما قرار دارد.

 

یگان موشکی ارتش یمن تاکید کرد: ادامه جنایات ائتلاف متجاوز سعودی و محاصره یمن، ما را از عمل به مسئولیت‌هایمان باز نمی‌دارد.

 

یگان موشکی ارتش و کمیته‌های مردمی یمن ساعاتی پیش با یک موشک بالستیک «برکان‌اچ2»، کاخ پادشاهی الیمامه در ریاض را هدف قرار دادند.

 

در پی این حمله موشکی صدای انفجار مهیبی در ریاض به گوش رسید و شاهدان عینی از رؤیت دود ناشی از این انفجار در آسمان ریاض خبر دادند.

 

محمد عبدالسلام سخنگوی جنبش انصارالله نیز خبر حمله موشکی به کاخ الیمامه در ریاض را تأیید کرد. وی گفت که یگان موشکی ارتش یمن یک فروند موشک بالستیک «برکان‌اچ2» به کاخ الیمامه در ریاض شلیک کرده‌اند.

 

این در حالی است که ائتلاف متجاوز سعودی مدعی شده که این موشک را بر فراز ریاض ردگیری و منهدم کرده است.

 

تاکنون مقامات سعودی رسماً به این خبر واکنشی نشان نداده‌اند.

 

ارتش یمن پیش از این در تاریخ سیزدهم آبان ماه با یک موشک بالستیک فرودگاه ملک خالد در ریاض را هدف قرار داده بود. نیروهای یمنی اخیراً نیز مرکز فرماندهی نظامیان سعودی در جیزان را هدف حمله بالستیکی خود قرار داده بودند.

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: اخبار , خبر , خبرسیاسی , عربستان , یمن ,
:: بازدید از این مطلب : 324
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 آذر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

 



به گزارش ایسنا،  در این فیلم جدید که توسط گروه هکرهای داعش موسوم به "ارواح اسلامی خلافت" منتشر شده، همچنین آمده است:‌ مسلمانان بار دیگر رئیس جهان و پادشاهان زمین خواهند شد.

این ویدئو با تصاویری از اجساد کودکان سوری و عراقی آغاز می‌شود و سپس شخصی به زبان عربی می‌گوید: ‌داعش جنگ علیه شما را آغاز نکرده و منتظر باشید تا با بازگشت پسرانتان با نقص عضو یا در کفن، هزینه این جنگ را بدهید.

در ادامه این ویدئو جنگ، بمباران و حملات تروریستی نشان داده شد و آن شخص بار دیگر با زبان عربی ادامه می‌دهد: زمانیکه در خیابان‌هایتان راه می‌روید از مسلمانان می‌ترسید و ما به شما حمله می‌کنیم، شما حتی در رختخواب‌هایتان هم احساس امنیت نمی‌کنید.

در این ویدئو هم‌چنین پیامی به زبان‌های عربی و انگلیسی نوشته شده است: ما قادریم تا سایت‌های حساس ارتش آمریکا، وزارت کشور، وزارت امور خارجه و سایر سایت‌های دولتی را هک کنیم و می‌توانیم هزاران اطلاعات با ارزش و محرمانه را به دست بیاوریم.

در ادامه این پیام آمده است: ما این اطلاعات را برای نیروهای تک‌روی خود می‌فرستیم تا آنها شما را ترور کنند و عملیات علیه شما را افزایش دهند.

در ادامه این فیلم همچنین یکسری آدرس و نام کارمندان وبسایت‌های آمریکایی نشان داده شده که این گروه مدعی شده آنها را به وسیله هک کردن به دست آورده است.

مواردی که داعش در این فیلم به آنها اشاره کرده وزارت خارجه یا ارتش آمریکا نیستند بلکه سایت‌هایی با امنیت پایین‌تر شامل جامعه زمین‌شناسی نوادا و انجمن ملی غارهای آمریکا هستند.

یکی از مقام‌های گروه ناظر بر عملیات داعش گفت: مشکل است که مشخص کنیم این تهدید چقدر واقعی است. شاید آنها دارند از این روش استفاده می‌کنند که "هی! ما یکسری اطلاعات داریم، ما یکسری اطلاعات را هک کردیم و آنها را برای نیروهای تک‌روی خود فرستادیم."

این ادعا از سوی داعش پس از آن مطرح شد که گروه هکری داعش تهدید کرد تا یکسری حملات سایبری در سراسر جهان را که از آمریکا آغاز می‌شود، انجام دهد. در پایان این ویدئو این گروه تروریستی هدف بعدی خود را هک سایت‌های روسیه اعلام کرده است.

 

اخبار,اخبار بین الملل,داعش

اخبار,اخبار بین الملل,داعش

 

اخبار,اخبار بین الملل,داعش

 

اخبار,اخبار بین الملل,داعش

 

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: اخبار , داعش , پیام ویدیویی داعش , هک وزارتخانه دفاع آمریکا , وزارت خارجه آمریکا , سردار سلیمانی ,
:: بازدید از این مطلب : 284
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 آذر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

 



اخبار,اخبار سیاسی واجتماعی,اسحاق جهانگیری

به گزارش ایسنا، اسحاق جهانگیری امروز در همایش استانداران سراسر کشور در وزارت کشور اظهار کرد: استانداران با تدبیر رنج های مردم و تهدیدات کشورها را کاهش دهند.

وی افزود: مهم ترین اقدام دولت این است که امید و اعتماد به عنوان مهم ترین سرمایه اجتماعی کشور افزایش یابد. بعضی تلاش می کنند مردم را نامید کنند. باید رضایت مردم را به نحو مطلوب بدست آوریم.

جهانگیری خاطرنشان کرد: باید کاری کنیم که مردم احساس کنند، دولتی دارند که خواسته های آنها را محقق می کند، تقویت حس دولت داری یعنی این حس در مردم پیدا شود که دولت به جد پیگیر مطالعات آنهاست. گروه های خودسر وقتی ایجاد می شود که حس دولت داری مردم تضعیف شود.

وی تاکید کرد: برای تحقق مطالبات مردم باید دولت را تقویت کنیم،دولت توانمند، نظام را توانمند می‌کند. اشتباه است که عده ای فکر می‌کنند با دولت ضعیف می توان نظامی قدرتمند داشت‌.

جهانگیری تاکید کرد: در گفت‌وگو با جامعه بیشتر اقدام کنید، دستگاه ارتباطی ما ضعف دارد، مسئولان دولتی با بخش های مختلف جامعه در ارتباط باشید. یک روز اختصاص دهید برای ارتباط و دیدار با مردم.

معاون اول رئیس جمهور با اشاره به اینکه مسئولان دولتی باید از برنامه های دولت دفاع کنند گفت: خیلی بد است یک مسئول دولتی حتی بک بار از بر نامه های دولت و رئیس جمهور حمایت نکرده است.

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: اخبار , دولت , معاون اول , رییس جمهور , جهانگیری , مطالبات مردم , وزیر دفاع ,
:: بازدید از این مطلب : 298
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 آذر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

خبرگزاری قوه قضاییه پاسخ احمدی‌نژاد را داد: عملکرد شما و یاران پرمدعای شما، مصداق فتنه‌گری نیست؟



  اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی ,

میزان نوشت: در پی انتشار یک پیام ویدئویی از سوی رئیس جمهور سابق در فضای مجازی مبنی بر فرصت 48 ساعته او به رییس دستگاه قضا برای ارائه اسناد فتنه‌گری‌اش، مدیر مسئول خبرگزاری میزان به این اظهارات حمود احمدی‌نژاد پاسخ داد.

 

متن این پیام به شرح زیر است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای احمدی نژاد؛ شما دریک پیام ویدئویی که در فضای مجازی انتشار داده‌اید مطالبی را مستند به گزارش خبرگزاری میزان از نشست صمیمانه و سالانه ریاست محترم قوه قضاییه با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی اظهار داشته اید که لازم است اینجانب حسب وظیفه و مسئولیت رسانه‌ای خود برای آگاهی جنابعالی و مخاطبان این خبرگزاری توضیح دهم.

 

گفته‌اید رئیس قوه قضاییه در این نشست عناوین مجرمانه ای را به شما و همکارانتان نسبت داده و شما را منحرف، فتنه‌گر و حامی بابک زنجانی قلمداد کرده‌اند. اولاً در نشست یاد شده ریاست محترم قوه قضاییه از شما به عنوان منحرف و فتنه‌گر یاد نکرده‌اند. ایشان به فشارهایی که از سوی دشمنان خارجی ، منحرفان و فتنه‌گران داخلی متوجه قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد خلل در حرکت و عزم این قوه برای اجرای عدالت و قانون و مبارزه با فساد وجود دارد، اشاره داشته‌اند. حال اگر جنابعالی و همکارانتان حسب مشهور و بر اساس آنچه مردم درباره شما می‌اندیشند، خود را مصداق جریان انحرافی و فتنه‌گر یافته‌اید! به جای سوال از قوه قضاییه بهتر است در ممشای خود تأمل کنید و خود را اصلاح نمایید.

 

آری رئیس قوه قضاییه در این نشست شما را فتنه‌گر ننامیدند اما من به عنوان عنصر رسانه‌ای از شما سوال می‌کنم آیا شما و حلقه کم‌شمار و پرمدعای اطراف شما آنچه را با ادعای طرفداری از اسلام و امام زمان(عج) و گاه تحت نام امام (ره) و مقام معظم رهبری علیه نظام و ارکان نظام صورت می‌دهید و داده‌اید، مصداق روشن فتنه و فتنه‌گری نیست؟ اگر کسی که 8 سال فرمان مدیریت اجرایی این کشور را در دست داشته و حسب مشهور بسیاری از مشکلات که امروز کشور و مردم عزیزمان با آن دست به گریبان‌‌اند حاصل بی‌تدبیری‌ها و خودکامگی‌ها و ندانم‌کاری‌های او بوده است، در شرایطی که کشور آماج توطئه‌ها و تهدیدات دشمن قرار دارد، بی امان به نظام و ارکان نظام بتازد و وضعیت کشور را در اوج عزت و اقتدار و آن پیروزی‌های شگرف منطقه‌ای، در نامه سرگشاده به رهبر عزیز و صبورمان تیره و تار و آکنده از ضعف و شکست و حرمان نشان دهند، این فتنه‌گری نیست؟

 

لجن‌پراکنی و یاوه‌سرایی علیه قوه قضاییه، این رکن بسیار مهم نظام اسلامی و ایراد اتهامات و تکرار یاوه‌های سایت‌ها و رسانه‌های ضد انقلاب علیه رئیس صبور و پرتلاش این قوه و مسئولان و قضات شجاع و زحمت‌کش آن که با تمام قدرت و برغم همه خصومت‌ها و کارشکنی‌ها به جنگ با فساد و جرم و قانون‌شکنی درآمده‌اند و گریبان صاحبان قدرت و ثروت را برای استیفای حقوق ملت و اجرای عدالت محکم چسبیده‌اند، مصداق فتنه‌انگیزی و فتنه‌گری نیست؟

 

پیش از این از سوی مقام معظم رهبری از بیم ایجاد اختلاف، دو قطبی و فتنه در جامعه که شما با رفتار سابق خویش نشان داده‌اید، در این کار استادید! از حضور در انتخابات نهی نشدید؟ و آیا شما برغم بیان روشن، صریح و از پشت بلندگو! آیا برخلاف نظر حکیم انقلاب در انتخابات نام‌نویسی نکردید؟ که اگر نبود روشن‌بینی و هوشمندی شورای نگهبان، فتنه‌ای دیگر بسان آنچه که در سال 88 و در جریان دومین دوره ریاست‌جمهوری شما رخ داد، کشور دستخوش آشوب و اختلاف و نزاع داخلی می‌شد!

 

در خصوص حمایت شما و وزرای دولت شما از بابک زنجانی نیز همان‌طور که در گزارش خبرگزاری میزان منعکس است، رئیس قوه قضاییه در پاسخ به سوالی از سوی دانشجویان، به‌عنوان یک ادعای مطرح شده که ایشان از صحت آن مطلع نیستند، سخن گفته‌اند و آنقدر به تقوا و انصاف پایبند بوده‌اند که قبل از اثبات و قطعیت آن در دادگاه، بدان استناد نکرده‌اند و این چیزی است که در پرونده مفتوح بابک زنجانی بدان رسیدگی می‌شود و 4 وزیر دولت شما مورد بازخواست قرار گرفته‌اند.

 

در مورد دادگاه بابک زنجانی ادعا کرده‌اید که این دادگاه غیرعلنی بوده است، این نیز همچون بسیاری ادعاهای خلاف واقع شما بهره‌ای از حقیقت ندارد. دادگاه این مفسد اقتصادی به‌ صورت علنی برگزار شد و وکلای متعدد و اصحاب رسانه در آن حضور داشته‌اند و مواردی از آن از رسانه ملی پخش گردیده است.

 

شما به قوه قضاییه چند ساعتی فرصت دادید که اسناد مجرمیت شما و دوستانتان را منتشر کند! اولاً باید بگویم شما در مقام و موقعیتی نیستید که برای قوه مستقل و مقتدر قضائیه کشور تعیین تکلیف کرده و اولتیماتوم بدهید شما در زمانی‌ که در رأس قوه مجریه و در قدرت بودید چنین اجازه و جسارتی نداشتید، چه رسد به امروز که به‌عنوان یک شهروند عادی باید در مقابل قانون و عدالت همچون دیگران تمکین کنید. بی‌گمان قوه قضائیه در فرایند رسیدگی‌های خود حسب قانون، احکام مجرمان و اسناد مجرمیت آنان را به اطلاع اصحاب پرونده و مردم خواهد رساند. در مورد شما نیز باید بگویم قوه قضاییه به پاس خدماتی که در گذشته داشته‌اید بدان امید است که خود بر سر عقل آیید و روش و رفتار خود را اصلاح کنید و از این همه عناد و خصومت و هرزه‌درایی علیه قوه قضائیه و مسئولان آن و فراهم کردن خوراک تبلیغاتی برای دشمنان و بدخواهان آن و نظام اسلامی دست بردارید.

 

بی‌گمان اگر از سماحت و بزرگ‌منشی دستگاه قضا سوء‌استفاده کنید و به رفتار مجرمانه خود ادامه دهید، به همان سرنوشتی دچار خواهید شد که همه فتنه‌گران و خودکامگان پیش از شما بدان گرفتار آمده‌اند.

منبع:بیتوته



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: خبرگزاری , اخبار , خبر , احمدی نژاد و لاریجانی , لاریجانی , پیام احمدی نژاد به قوه قضاییه , پاسخ قوه قضاییه ,
:: بازدید از این مطلب : 369
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 آذر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 آذر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

 



  اخباراقتصادی,خبرهای اقتصادی, بازار مسکن

 به گزارش دنیای اقتصاد؛مولفه‌های مختصات جدید در عین حال ضمن رد فرضیه «عدم نیاز به تداوم ساخت‌و‌ساز» که اخیرا برخی با استناد به حجم خانه‌های خالی مطرح کرده‌اند، نشان می‌دهد بازار سالانه به دست‌کم ۷۰۰ هزار واحد مسکونی جدید نیاز دارد؛ اما به ازای هر واحد مسکونی «خوب» باید یک خانه «بد» (به لحاظ کیفیت و شرایط استاندارد سکونتی) از بازار خارج شود؛ به‌طوری‌که جامعه هدف، «ساکنان بافت فرسوده» و «حاشیه‌نشین‌»ها هستند. این بررسی، انتخاب سیاست «تحریک تقاضا» به جای «ادامه مسیر رونق کاذب» در اواخر سال ۹۲ را به نفع بازار ارزیابی کرده است.

 

با توجه به ارتباط گسترده پیشین بخش مسکن با سایر بخش‌های اقتصاد، تاثیر بخش مسکن بر رشد اقتصادی انکارناپذیر است اما این‌گونه نباید تفسیر شود که هدف بخش مسکن، ایجاد رونق اقتصادی است. اگر در انتخاب هدف، اشتباه صورت پذیرد، هر چه حرکت تندتر باشد، فاصله از هدف اصلی بیشتر خواهد شد.

 

گاه مشاهده می‌شود که برخی از سیاست‌گذاران فکر می‌کنند هرچه بیشتر مسکن بسازیم، بهتر است. بر مبنای این برداشت ناصواب این‌گونه استنباط می‌شود که تولید مسکن در هرسال باید بیشتر از سال قبل باشد، در غیر این‌صورت، بخش مسکن در رکود است! چنین دیدگاهی، دوپینگ‌های دولتی در این بخش را توجیه‌پذیر و اجتناب‌ناپذیر می‌نماید، چراکه دولت باید صرف نظر از اینکه کیفیت و کمیت نیاز بازار مسکن چگونه است، فقط مراقبت کند که رشد بخش مسکن منفی نشود. این دیدگاه، بر مبنای پارادایم اقتصادی دولت‌سالار کینزی استوار است. این پارادایم، کمابیش در دولت‌های نهم و دهم، به‌عنوان رویکرد مسلط در سیاست‌گذاری اقتصاد مسکن کشور حاکم بود. ضمن اینکه همچنان در اعماق ذهن دولتمردانمان چنین رویکردی قابل ردیابی است.کینز می‌گوید در صورت لزوم دولت باید به گروهی از مردم بگوید چاله‌هایی حفر کنند و به گروه دیگر بگوید آن چاله‌ها را پرکنند! احداث مسکن در بیابان، در همین چارچوب می‌گنجد.

 

نگاهی به برنامه‌های اقتصادی دولت‌های قبلی، حاکی از دو تاثیر شگرف بر اقتصاد مسکن است. از یکسو تزریق منابع بانک مرکزی به طرح مسکن مهر، بازار مسکن را با بزرگ‌ترین مداخله ممکن مواجه کرد و از سوی دیگر، تزریق منابع نفتی به اقتصاد کلان موجب تشدید بیماری هلندی شد (در بیماری هلندی با تزریق درآمدهای نفتی، تقاضای کل افزایش می‌یابد. تقاضا برای کالاهای قابل مبادله در اقتصاد از طریق واردات جبران می‌شود. اما کالاهای غیرمبادله‌ای مانند زمین و مسکن به این دلیل که نمی‌توان آنها را وارد کرد با افزایش قیمت روبه‌رو می‌شوند). با این حال، شواهد امر حاکی از آن است که این مداخله دولت‌های نهم و دهم نه تنها موجب بهبود عملکرد بخش مسکن نشد بلکه با ایجاد «اختلال در قواعد بازار مسکن»، بروندادهایی چون تحریک سوداگری مسکن، افزایش شدید قیمت مسکن، عدم تطابق عرضه و تقاضای مسکن، افزایش طول دوره انتظار مسکن، گسترش حاشیه‌نشینی و افزایش تعداد خانه‌های خالی را به دنبال داشت.

 

در آن سال‌ها، تزریق منابع ارزی نفت به اقتصاد کلان و منابع پولی بانک مرکزی به اقتصاد مسکن، سمت عرضه مسکن را همانند فردی کرد که به دریافت غذاهای انرژی‌زا (دوپینگ اقتصادی) عادت کرده و روزبه‌روز فربه‌تر می‌شد. به لحاظ منطقی، میزان دریافت کالری باید متناسب با مصرف کالری باشد. متاسفانه این منطق در بخش مسکن کشور نادیده انگاشته شد. سیاست‌گذار مسکن فقط یک هدف داشت: در هر سال باید بیش از سال قبل مسکن بسازیم!

 

مقارن با شروع به‌کار دولت یازدهم و تغییر نگاه متولی بخش مسکن، اقتصاد مسکن کشور درگیر چند مساله جدی بود که عدم توجه به آنها می‌توانست مسیر اشتباهی پیش پای این بخش قرار دهد: اول، روند تشکیل خانوارهای جدید به‌عنوان رکن اساسی تقاضای مسکن نزولی بود. دوم، حجم بالای خانه‌های خالی، عرضه هر چه بیشتر مسکن را توجیه‌ناپذیر می‌نمود. سوم، یک‌چهارم خانوارهای کشور با مساله بدمسکنی مواجه بودند. چهارم، طرح مسکن مهر نیمه‌کاره بود و تکمیل آن در تعهد دولت جدید بود. پنجم، سهم ناچیز بودجه عمرانی، توزیع نقدی یارانه‌ها و همچنین حجم بالای بدهی دولت قبل، قدرت مانور دولت جدید را کاهش می‌داد. ششم، تحریم‌ و رکود اقتصاد ملی، توان اقتصادی خانوار را محدود می‌کرد. هفتم، نرخ تورم عمومی به مرحله بحرانی و ورود به اَبَرتورم رسیده بود.

 

در چنین شرایطی تحریک هر چه بیشتر و غیرهدفمند سمت عرضه مسکن «اشتباهی راهبردی» محسوب می‌شد. بخش مسکن، ناچار از رژیم درمانی بود؛ چراکه در علم اقتصاد توصیه نمی‌شود رشد سرمایه‌گذاری و ارزش افزوده همه حوزه‌ها باید به‌طور پیوسته مثبت باشد. مثلا اگر در بخشی با مازاد عرضه کالایی مواجه باشیم طبیعتا نباید برای افزودن بر تولید آن کالا، سرمایه‌گذاری بیشتر کنیم. به‌عنوان مثال اگر در کشور با مازاد عرضه ماکارونی و انبارهای پُر کارخانه‌های تولید ماکارونی مواجه هستیم نباید از ترس اینکه آمار رشد تولید ماکارونی کاهش نشان دهد سرمایه‌گذاری در این صنعت را با دوپینگ و مداخله دولتی افزایش دهیم.

 

البته بیراه نیست اگر فعالان بازار مسکن، از انقباض بخش مسکن، به تلخی یاد کنند؛ اما انتظار از سیاسیون این است که با درک فواید این انقباض تلخ، انتظاراتشان از بخش مسکن را تعدیل و اصلاح کنند. هرچند با مشخص شدن مشکلات مبنایی طرح مسکن مهر، بسیاری از سیاسیون از این طرح تبری می‌جویند، اما گذری بر پس ذهن برخی از ایشان، حاکی از تمایل به لزوم مداخله دولت به منظور رونق‌بخشی مسکن با اجرای طرح‌هایی با سبک و سیاق مسکن مهر است. قابل کتمان نیست که همچنان بخشی از دولت و بخش بزرگ‌تری از مجلس قائل به لزوم تولید هر چه بیشتر مسکن بوده و هستند و با وارد کردن اتهام کم‌کاری بر وزارت راه و شهرسازی آخوندی، بر این وزارتخانه خرده می‌گیرند که اگر مخالف مسکن مهر هستید به جایش چه طرحی را می‌خواهید اجرا کنید!

 

بدیهی است دولت یازدهم هم می‌توانست همانند اسلاف خود، بانک مرکزی را مجاب یا اگر بخواهیم صریح‌تر بحث کنیم، مجبور به تزریق پول پرقدرت به بخش مسکن، به‌عنوان ساده‌ترین و سریع‌ترین روش ممکن کرده، برنامه‌های پوپولیستی را در بخش مسکن اجرایی کند.

 

در واقع، پیگیری افزایش ساخت‌وساز و خروج مسکن از رکود با اجرای طرحی همانند مسکن مهر به بهای افزایش۴۰‌ درصدی پایه پولی، می‌توانست موجب افزایش ساخت‌وساز و رونق کاذب و غیرضروری در بخش مسکن شود و در کوتاه‌مدت از طعن عوام و خواص بر وزارت راه و شهرسازی بکاهد اما نباید فراموش کرد که سیاست‌های اقتصادی عمدتا کارکردی دوگانه دارند؛ بسیاری از سیاست‌ها که در کوتاه‌مدت برای عموم خوشایند هستند، در بلندمدت، پیامدهای نامطلوب اقتصادی بر جا می‌گذارند و برعکس.

 

شاید برای بسیاری از مردم ملموس نباشد که بسیاری از مشکلاتشان، از سیاست‌های اقتصادی همچون توزیع یارانه‌ها، مسکن مهر، تحول سلامت، تثبیت قیمت سوخت و استخدام‌های دولتی نشات می‌گیرد که در کوتاه‌مدت برایشان خوشایند بوده و در مقابل منافع اقتصادی که می‌برند نتیجه سیاست‌های اقتصادی همچون آزادسازی قیمت، افزایش نرخ ارز، کاهش حجم دولت، تسهیل به‌کارگیری و اخراج نیروی کار است که در کوتاه‌مدت برایشان ناخوشایند است. این پارادوکس اقتصادی میان ظاهر و باطن سیاست‌های اقتصادی، کار را بر اقتصاددانان نیز سخت می‌کند؛ چرا که سیاست‌های اقتصادی عامه‌پسند کوتاه‌مدت، عموما برای سیاستمداران محافظه‌کار ترجیح دارد!

 

براین اساس برخلاف تصور رایج، منتفع اصلی بخش مسکن طی دوره رکودی سال‌های ۹۲ تا ۹۵ را می‌توان سمت عرضه مسکن دانست. در شرایطی که رکود حاکم بر بازار از کمبود تقاضا نشات می‌گیرد، افزایش عرضه مازاد به معنای افزودن بر موجودی انبار و قفل‌شدگی منابع است. رسیدن تعداد خانه‌های خالی از حدود ۶۰۰ هزار واحد در سال ۸۵ به حدود ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار واحد در سال ۹۵ حقیقتی انکارناپذیر است. فراموش نکنیم که خانه خالی، به مثابه حبس سرمایه است. اگر متوسط بهای هر خانه خالی را ۴۰۰ میلیون تومان در نظر بگیریم، حجم کنونی حبس سرمایه در خانه‌های خالی کشور بالغ بر یک میلیون میلیارد تومان است!

 

تولیدکنندگان بادانش بخش مسکن اذعان دارند که دوپینگ سمت عرضه مسکن با تزریق منابع پولی و مالی می‌توانست موجب تشدید رشد نامتناسب و بدقواره بخش مسکن در ازای افزایش موقتی ارزش افزوده این بخش شود؛ دراین صورت با توجه به عدم پشتیبانی سمت تقاضا از این عرضه، با یک وقفه، رکود عمیق‌تری دامنگیر این بخش می‌شد.

 

شکایت سازندگان و فروشندگان مسکن از نبود خریدار و در نتیجه قفل شدن منابع مالی در پروژه‌های آماده فروش، طی سال‌های اخیر، خود گواه روشنی بر این موضوع است. شایان توجه است که اگر سمت عرضه مسکن در سال‌های پس از ۹۲ نیز به روند سال‌های پیش از آن ادامه می‌داد آنگاه حجم خانه‌های خالی در سرشماری سال ۹۵ می‌توانست به بیش از چهار میلیون واحد برسد! براین اساس، اتخاذ سیاست‌های تحریک تقاضا از طریق افزایش توان مالی خانوارها یک بازی برد-برد بود که علاوه بر کمک به تامین مسکن خانوارهای فاقد سرپناه مناسب و دستیابی به اهداف بلندمدت ارتقای فرهنگ پس‌انداز، با آزاد کردن منابع مالی سازندگان مسکن منجر به از سرگیری چرخه ساخت و ساز می‌شد.

 

در شرایط کنونی توصیه به سازندگان مسکن این است که برای بقا و کسب سود باید بهره‌وری را افزایش داده و مدیریت هزینه کنند؛ روند دهه‌های ۷۰ و ۸۰ و حتی اوایل دهه ۹۰ نشان می‌دهد سازندگان واحدهای مسکونی به حاشیه سودهای بالا عادت کرده‌اند. سرمایه‌گذاران مسکن از این به بعد نباید چندان به مختصات سودآوری مسکن، همچون گذشته فکر کنند چون در شرایط فعلی ساختار عرضه و تقاضا در بازار مسکن متفاوت از قبل شده است؛ بنابراین انتظار سودآوری، مشابه گذشته، غیرمنطقی است. البته سازندگان مسکن به تدریج به این باور رسیده‌اند که این بازار تغییر کرده است و انتظار خود را از حاشیه سود کاهش داده‌اند. علاوه بر این واقعیت تلخی که بخش مسکن به‌صورت مزمن از آن رنج می‌برد فقدان برخی نهادها یا کژکارکردی نهادهای موجود طی دهه‌های گذشته بوده است. به‌طوری که یا نهاد مورد نیاز برای توسعه مسکن، وجود نداشت یا اگر هم وجود داشت، با کارکرد مخدوش مواجه بود؛ مثلا وزارت راه و شهرسازی به جای سیاست‌گذاری، تصدیگری می‌کرده است. شهرداری به جای مدیریت شهر، تجارت شهر می‌کرده است. انبوه‌ساز به جای توسعه‌گری، پیمانکاری می‌کرده است و مواردی از این دست.

 

بر این اساس، حتی در دوره‌هایی که بخش قابل توجهی از توان اجرایی و مالی دولت مصروف طرح و پروژه‌ای در بخش مسکن شد، مشکلات این بخش مرتفع نشد؛ چراکه به جای پروسه اصلاحات نهادی، اجرای پروژه در کانون توجه بوده است. در چنین شرایطی، مدیری موفق‌تر قلمداد می‌شود که بتواند منابع مالی بیشتری را به بخش تحت مسوولیت خود تزریق و صرف نظر از نیاز کشور، ارزش افزوده بخش را افزایش دهد.

 

ردپای این مشکل در همه بخش‌های کشور قابل ملاحظه است. آیا برای همه سدها، پالایشگاه‌ها، پتروشیمی‌ها، ورزشگاه‌ها، کارخانه‌های تولید سیمان و فولاد و... بر اساس نیازسنجی کشور اقدام شده است؟ هرچند همه این صنایع برای کشور لازم است ولی اگر می‌خواهیم به توسعه برسیم باید منابع کمیاب‌مان را به‌صورت بهینه تخصیص دهیم.

 

براین اساس، نهادسازی و اصلاحات ساختاری در دستور کار وزارت راه و شهرسازی قرار گرفت. البته نکته ای که نباید از آن غفلت کرد، زمانبر بودن راه‌اندازی و خصوصا توسعه اکثر نهادها است. برای روشن شدن موضوع، هنگامی که یک قرن قبل، نهاد ثبت احوال، فعالیت خود را آغاز کرد، سال‌ها و حتی دهه‌ها طول کشید تا به بالندگی و توسعه برسد، ولی هم اکنون حتی تصور یک ماه تعطیلی این نهاد ارزشمند نیز خارج از تصور است. این مساله درخصوص نهادها و ابزارهای مالی و اقتصادی مسکن نیز قابل ردیابی و مشاهده است.

 

این موضوع از این لحاظ حائز اهمیت است که گاه نقدهای غیرکارشناسی شنیده می‌شود که مثلا چرا عملکرد فلان نهاد مالی که وزارت راه و شهرسازی در پی راه‌اندازی و توسعه آن بوده، اندک است!؟

 

البته مباحث فوق به هیچ‌وجه به معنای عدم نیاز به ساخت‌وساز و عرضه مسکن نیست و بخش مسکن در دهه آتی، همچنان نیازمند تولید سالانه۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار واحد مسکونی است.  

 

مهم این است که ساخت‌وساز مسکن در راستای تامین نیازهای بازار مسکن برای خانه‌اولی‌ها، بافت‌های فرسوده و حاشیه‌نشین‌ها باشد. در واقع کشور ما از این به بعد، خیلی نیازمند افزایش موجودی مسکن نیست تقریبا مشابه وضعیتی که در بازار خودرو نیز حاکم است. در بازار خودرو با اشباع نسبی عرضه مواجه هستیم. بنابراین انتظار می‌رود به ازای ورود هر خودروی باکیفیت، یک خودروی بی‌کیفیت از بازار خارج شود.

 

همین انتظار را در بخش مسکن هم داریم. انتظار می‌رود به تدریج به ازای ساخت واحدهای مسکونی خوب، واحدهای مسکونی بد از بازار خارج شود. این مساله به اهمیت بافت‌های فرسوده اشاره دارد. در واقع تامین نیاز مسکن از انبوه‌سازی به بازآفرینی شهری انتقال یافته است. ضمن اینکه نمی‌توان از نقش دولت برای تامین مسکن اقشار کم‌درآمد چشم‌پوشی کرد. ساختار اقتصادی کشور، تقاضای مصرفی طبقه متوسط را برای خرید مسکن را تضعیف کرده و کم‌درآمدها را با شدت بیشتری محتاج حوایج ضروری کرده است.

 

  طول دوره انتظار برای تملک مسکن برخی از اقشار ضعیف جامعه به یک قرن رسیده است! در چنین شرایطی نمی‌‌توان تامین مسکن این اقشار را بر دوش بازار نهاد و به‌تبع، کمک دولت برای تامین مسکن دهک‌های ۱ تا ۳ جامعه اجتناب‌ناپذیر است. هرچند لزومی ندارد، مداخله یاد شده، در قالب مسکن ملکی باشد. بر همین اساس مسکن اجتماعی به‌عنوان برنامه محوری دولت برای تامین مسکن دهک‌های فرودست جامعه طراحی شد، هرچند قحطی حاد منابع، این برنامه را به محاق برده است. به نظر می‌رسد تامین مسکن اجتماعی در بافت‌های ناکارآمد شهری، مداخله بهینه دولت در بخش مسکن به شمار می‌رود؛ هرچند بدون حمایت نظام بانکی و سازمان برنامه و بودجه، ره به جایی نخواهد برد.

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: اخبار , خبر , نظام جدید مسکن , مسکن , واحد مسکونی , رشد اقتصاد , تورم , بازار مسکن , مسکن مهر ,
:: بازدید از این مطلب : 387
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 آذر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

 



اخبار,اخبار اقتصادی,گوشت گوساله

به گزارش خبرآنلاین، در حالی که متوسط قیمت گوشت گوساله در تهران به طور متوسط بین 40 تا 42 هزار تومان در هر کیلوست، برندی خاص در تهران اقدام به فروش گوشت های تولیدی خود با قیمت 740 هزار تا 900 هزار تومان در هر کیلو می کند. این شرکت که سایتی اینترنتی نیز برای فروش محصولات خود داراست ، مدعی است که دام های تولیدی خود را شیر تغذیه می کند این شرکت مدعی است دام های پرورشی در این شرکت هر روزه صدای موسیقی را می شنوند و به هیچ روی دچار استرس نیستند.  

 

 آنها معتقدند استرس، موجب بدی مزه گوشت دام می شود و حتی در زمان ذبح نیز تدابیری برای بدون استرس بودن این دام ها اندیشیده می شود . گوشت لاکچری 740 تایک قدمی یک میلیون تومان در هر کیلو در حالی در بازار ایران عرصه می شود که بسیاری معتقدند قیمت متعارف گوشت نیز در ایران بالاست .

 

 پیش از این برخی نهادهای بین المللی پیش بینی کرده بودند طی یک دهه آینده بازار کالاهای مصرفی لاکچری در ایران رونقی خاص پیدا خواهد کرد .

 

 پیش تر بازار کالاهای لاکچری نظیر خودرو، در اوایل دهه نود رونق بسیاری در ایران یافته بود به طوری که ایران بازار مهمی برای خودروی گران قیمت پورشه در جهان محسوب می شد . کالاهای خاص و صاحب برند نیز در بازار ایران این روزها صاحب موقعیت شده اند به طوری که پیش تر انتشار خبری در خصوص فروش همبرگر 250 هزار تومانی در لواسان تعجب بسیاری را برانگیخت این در حالی است که این نوع همبرگر مشتریان خود را داراست.

منبع : بیتوته



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: اخبار , قیمت گوشت , گوشت در بازار تهران , قیمت گوشت در بازار تهران , خبر , ,
:: بازدید از این مطلب : 332
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 آذر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

مرعشی:انتقادی که سرخوردگی اجتماعی ایجادکند بد است/حرف زیباکلام برای کناررفتن جهانگیری را قبول ندارم



  اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی , مرعشس

 

قرار بود درباره «پشیمان» بودن یا نبودن از رأی‌دادن به روحانی با او صحبت کنیم. زبانش معمولا به شوخی باز است و گاهی جدی‌هایی را در بین همین شوخی‌ها مطرح می‌کند. آنجا که می‌گوید: «حتی اگر آقای روحانی آلزایمر بگیرد و همه اینها را یادش برود، ما یادمان نمی‌رود که آقای روحانی از آقای جلیلی بهتر است، روحانی از آقای رئیسی بهتر است».

 

سیدحسین مرعشی، عضو شورای مرکزی کارگزاران، یکپارچه دفاع بود و من سعی داشتم تا نقدهای وارد به روحانی را مطرح کنم. بااین‌حال آنچه می‌شنیدم بیشتر از جنس دفاعیاتی بود که در ایام انتخابات مردم را به مشارکت سیاسی دعوت کرد. حدودا ٤٥دقیقه از آن گفت‌وگو گذشته بود که با گفتن این جمله که «روحانی باید بماند و باید او را تقویت کنیم»، مصاحبه را به پایان برد، قرار بود عازم قم شود.

 

‌آقای مرعشی شما حساب توییتر دارید؟ 

بله. ولی دو پست بیشتر منتشر نکردم. 

 

‌چرا؟ 

حضور در فضای مجازی خیلی زمان می‌برد. من هم به اندازه کافی سرم شلوغ است. من تجربه سایت را هم دارم. برای اینکه حرفه‌ای شوید تا فالوئرهای خود را حفظ کنید، حتما باید مطلب ارائه بدهید و همین یک مقدار کار شما را مصنوعی می‌کند. 

 

‌سؤال را از این جهت پرسیدم که یک کاربر توییتر با توجه به برخی از خودانتقادی‌های مسئولان دولتی یا شهری در فضای توییتر نوشته بود: «خوب است که مسئولان مشکلات را در توییتر مطرح کنند و ما اینجا مشکلات را حل کنیم!» حکایت این روزهای ماست... . 

ببینید! مقداری این فضاها مصنوعی شده است. یک‌زماني مسئولی در این فضا اعلام موضع یا از این طریق با مردم ارتباط برقرار می‌کند، یا برنامه‌ای دارد و می‌خواهد سیاست‌های خود را با مردم در میان بگذارد، چنین حضوری خوب است. اما اینکه مطالب بیانگر توجیه جایگاه مسئول یا توجیه ضعف‌ها باشد، خوب نیست. 

 

‌این مقدمه از این جهت است که به نظر می‌رسد علاوه بر فضای مجازی و بخشی از فعالان مدنی، اجتماعی و سیاسی، مردم هم در شرایط فعلی دچار سرخوردگی شده‌اند. 

ببینید، فضای مجازی با همه محاسنی که دارد، همه پچ‌پچ‌های در منازل، خیابان‌ها، پارک‌ها و سینماها و کافی‌شاپ‌ها یا به تعبیر قدیمی قهوه‌خانه‌ها را با یک صدای فوق‌العاده رسا به جامعه منتقل می‌کند. اصولا ما عادت نکرده‌ایم وقتی دور هم جمع می‌شویم، پچ‌پچ‌هایمان مثبت باشد. خداوند هم می‌فرماید تعاونوا علی‌البر و تقوی. یعنی برای کاری خیر و پیشه تقوی تعاون و همکاری کنید، برای تجاوز و گناه دور هم جمع نشوید. فرض کنید اگر محیط مجازی به محیط مثبتی تبدیل می‌شد، چقدر برای کشور مفید بود. به نظرم در این مورد باید بیشتر با یکدیگر بحث کنیم. چون این اولین تمرین ملی ما در چنین فضاهایی است. بخش زیادی از این مسئله ریشه در مشکلات واقعی جامعه دارد. نمی‌خواهم بگویم که مشکلات وجود ندارد، بلکه وجود دارد و کاملا واقعی است. الان دخل و خرج عمده خانوارها در ایران با هم سازگار نیست.

 

قشر جوان و تحصیل‌کرده نمی‌توانند شغل پیدا کنند، تا چه رسد به اینکه بخواهند شغل مناسب پیدا کنند. حتی شغل نامناسب هم نمی‌توانند پیدا کنند. من خودم در این جامعه زندگی می‌کنم، زن و فرزند دارم و محل مراجعه بسیاری از دوستان و آشنایان و مردم عادی هستم و می‌بینم مردم با چه مشکلاتی مواجه هستند. بنابراین مشکلات کاملا واقعی است، اما راه‌حل‌هایی که ارائه می‌شود، غیرواقعی است! بنابراين ریشه فضای سرخوردگی را در مشکلات می‌دانم، اما سرخوردگی را پاسخ مناسب نمی‌دانم. یعنی فکر می‌کنم ما هیچ راهی جز کاشت بذر امید و کوچك‌شمردن مشکلات و اقدامات اساسی و جدی برای حل مشکلات نداریم. 

 

‌خب چه کسی قرار است مشکلات کشور را حل کند؟!  

وقتی آمریکا به افغانستان حمله کرد، در داخل فضایی ایجاد شده بود که برخی جوانان می‌گفتند فضای این کشور به نحوی تغییر پیدا می‌کند که فرزندان ما چند سال بعد باید برای کار و زندگی به افغانستان بروند. یا روزی صدام ساقط شد، همه فکر می‌کردند از فردای آن روز، عراق به چه کشور آرام و امن و دموکراتی تبدیل خواهد شد. اما واقعیت بعد از صدام هم واقعیت خوبی نبود. جنگ‌های داخلی عراق که منجر به ظهور پدیده‌ای به نام داعش شد. شیعیان، کردها و سنی‌ها نتوانستند همکاری کنند، چون تجربه همکاری نداشتند و زمان می‌برد تا این تجربه حاصل شود و هنوز هم حاصل نشده است. 

 

می‌خواهم بگویم ما باید به سمتی برویم که «واقعی» فکر کنیم. بله مشکلات داریم ولی راه‌حل مشکلات صرفا انتقادکردنی که منجر به سرخوردگی شود، نیست. انتقاد باید به نحوی باشد که پس از طرح آن راه‌حل ارائه شود. ما خودمان دولتی را روی کار آورده‌ایم، مگر چند ماه از استقرار دولت گذشته است؟ دولت اول روحانی معضلی به نام موضوع هسته‌ای ایران را حل کرد. امروز ترامپ در آمریکا تنها برجام را به چالش نکشیده است، بلکه کنفرانس آب‌وهوایی پاریس را هم به چالش کشیده و از یونسکو خارج می‌شود! درواقع هرچه پیمان بین‌المللی که در آن حضور داشته را به چالش کشیده است.

 

شما دیدید برای فرار از ماجرای «روس‌گیت» به لابی صهیونیست‌ها پناه برده و موضوع پایتختی قدس برای اسرائیل را اعلام کرده و با این اقدام خود تمام جهان اسلام و متحدان منطقه‌ای خود را علیه خودش شورانده است. فضا طوری است که حتی اگر عربستان هم پشت پرده موافقت کرده باشد، نمی‌تواند آن را اظهار کند. فرض کنید شخصی به نام ترامپ با این ویژگی‌ها سر کار آمده و برجام را هم به چالش کشیده است. فکر می‌کنید کار آقای روحانی ساده است؟ پاسخ منفی است. 

 

هدفم از بیان این موضوعات طرح این مسئله است که ما تا زمانی که در حال جداشدن از هم هستیم و به واگرایی دچار شویم، ضعیف می‌شویم. جامعه ضعیف، نیروهای سیاسی و جبهه‌های سیاسی ضعیف و متفرق نه می‌توانند برای خودشان کاری انجام دهند و نه برای مردم و نه برای کشورشان. 

 

زمانی که ما به هم کمک می‌کنیم تا مشکلات را حل کنیم و یکدیگر را تأیید می‌کنیم، در حال قوت‌گرفتن هستیم. ملت قوی می‌تواند مشکلات خود را حل کند. می‌خواهم این نقد را داشته باشم که در فضای سیاسی ایران نوعی از واگرایی در حال تبلیغ است. اینکه ما یک مجلس را تشکیل دهیم که نه به رئیس و هیئت‌رئیسه آن علاقه‌ای داشته باشیم و نه فراکسیون امید را حمایت کنیم، رئیس‌جمهوری را انتخاب می‌کنیم که خودمان منتقد آن شویم. از طرف دیگر شورای شهر و شهرداری را انتخاب کنیم، بعد به خاطر چند انتصاب که به مذاق ما خوش نیامده، به منتقد تبدیل شویم. اینها علامت‌های بسیار بدی است. 

 

‌شما نقد را علامت منفی می‌دانید؟! 

من نقد را منفی نمی‌دانم. نقدی را که منجر به سرخوردگی اجتماعی شود، حتما بد می‌دانم. 

 

‌خب این نقدها دو بخش است... . 

ببینید ما باید واگرایی را به هم‌گرایی تبدیل کنیم. الان مثلا گفته شده موقعیت آقای جهانگیری در دولت تضعیف شده؛ پس باید کناره‌گیری کند. خب اگر آقای جهانگیری کناره‌گیری کرد، چه کسی را داریم که به جای او در کنار آقای روحانی به رئیس‌جمهوری کمک کند. وقتی آقای زیباکلام این حرف را می‌زند، پیشنهادش چیست؟! آقای جهانگیری جدا شود، چه کسی نفع می‌برد؟ آقای روحانی یا جهانگیری یا دولت یا جبهه سیاسی ما؟ ما باید عادت کنیم که با هم همکاری کنیم. ما به همه اینها نیاز داریم. 

 

‌ببینید آقای مرعشی. 

اجازه بدهید. 

 

‌چرا نمی‌گذارید من حرف بزنم؟! 

اجازه بدهید این نکته را بگویم، بعد شما هم حرفتان را بزنید! 

 

‌از نظر من اصل موضوع مردم هستند. من زمان انتخابات هم خطاب به آقای روحانی گفته بودم، اگر شما در تحقق خواسته‌های مردم و حل مشکلات آنها کوتاهی کنید، من مدافع مردم و منتقد شما خواهم بود. اگر مشکلات کشور و مردم را اصل بدانیم و بخواهیم آنها را حل کنیم، مسیری که می‌خواهیم حرکت کنیم، مسیر هم‌گرایی خواهد بود. البته با حفظ طرح انتقادات. من معتقدم که آقای علیخانی در شورای شهر در اعمال مدیریت باید خیلی جدی باشد؛ ولی باید به یاد داشته باشد که موفقیت احتمالی آقای نجفی یا موفقیت‌نداشتن شورا نفعی برای مردم و ما به دنبال نخواهد داشت. 

 

من تأکید به همکاری و هم‌گرایی دارم. روحانی، واعظی، جهانگیری، علی لاریجانی و عارف باید مبنای خود را برای حل مشکلات کشور گذاشته و با هم همکاری کنند.  اینکه آخرین آمار می‌گوید قدرت خرید مردم بعد از ١٠ سال کاهش یافته است؛ درحالی‌که باید سالی چهار یا پنج درصد این وضعیت بهبود پیدا می‌کرد، اینها مشکلات واقعی کشور است و راه‌حل را هم باید در هم‌گرایی جست‌وجو کرد. اتفاقا باید منتقد واگرایی بود. چرا از اختلاف و واگرایی خوشمان می‌آید؟ 

 

‌من حرف بزنم؟! 

بله! 

‌ فضای مجازی انعکاس بخشی از فضای فکری جامعه است؛ اما در ازای آنچه در فضای مجازی و سطح عمومی مردم طرح می‌شود، پاسخی دریافت نمی‌شود یا پاسخ‌ها توجیه‌گونه است. مردم رأی دادند تا این رأی پشتوانه‌ای برای روحانی در مواجهه با مخالفان باشد که احتیاج به چانه‌زنی دارد؛ ولی این اتفاق نیفتاده است. روحانی در ایام انتخابات انتظارات را بالا برد و حالا در ایام بعد از انتخابات مواضعی را اتخاذ می‌کند که می‌خواهد جریان رقیب را با خود همراه کند. همراه‌کردن جریان رقیب می‌تواند بخشی از تاکتیک باشد؛ اما نه تا‌جایی‌که بدنه اجتماعی خود را از دست بدهد. 

من با بخشی از مطلب شما موافقم. اینکه ما رئیس‌جمهور را نقد کرده و آن را به کانال درست هدايت کنیم، اتفاق درستی است. اینکه در انتخابات بعضی از فضاها داغ می‌شود، بله می‌شود! اما آیا قبول دارید که بعضی از اختلاف‌‌نظرهای اساسی در کشور در ایام انتخابات بروز می‌کند و مردم باید با این اختلاف‌نظرها آشنا باشند. بخشی از فضای انتخابات نمایان‌شدن همین اختلافات سیاسی است؛ مثلا گروه‌هایی در کشور هستند که معتقدند مسیری که کره‌شمالی طی کرده، مسیر درستی است و حتی به حال کره‌شمالی غبطه می‌خورند که دیدید کره شاخ آمریکا را شکست.

 

بمب اتمی خود را آزمایش کرد. آمریکا هم هیچ کاری نتوانست بکند و حتی مجبور شد بگوید که بدون پیش‌شرط با آنها مذاکره می‌کند. این یک نوع تفکر و سبد سیاستی است. یک سبد سیاستی دیگر را ما ارائه کردیم. گفتیم دلیل ندارد که با دنیا وارد رقابت و درگیری و چالش بزرگ شویم. ما گفتیم ایران زمانی یک‌ودودهم درصد اقتصاد جهانی را دارا بود اما الان ٥٧صدم این درصد را دارا هستیم. ما معتقدیم کشمکش‌های جهانی و منطقه‌ای اولویت ما نیست. اولویت ما این است که مسائل داخلی خود را حل كنيم و سهممان از اقتصاد جهانی را که از دست دادیم، بازسازی کنیم. آمار و ارقام نشان می‌دهد که در ١٥ سال گذشته حجم اقتصاد جهانی دو برابر شده اما حجم اقتصاد ایران ٢٠ درصد رشد کرده است. اینها دو سبد سیاستی و دو استراتژی است که در ایام انتخابات در مقابل هم صف‌آرایی کردند.

 

سؤال اینجاست که اگر استراتژی دومی در انتخابات پیروز شد، به معنی این است که این برنامه‌ها بدون کم‌وکاست می‌تواند در کشور پیاده شود؟ ساختار قانون اساسی ما این موضوع را تأیید نمی‌کند. ساختار قانون اساسی طوری است که انتخاب رئیس‌جمهور و انتخاب نمایندگان مجلس و اعضای شوراها، تنها می‌تواند سطحی از سیاست‌ها را تحت‌ تأثیر قرار دهد و نمی‌تواند همه سیاست را تحت‌ تأثیر قرار دهد. این را اگر تا به حال به مردم نگفتیم، اشتباه کردیم. 

 

‌پس چرا در انتخابات طوری وانمود شد که در دور دوم آقای روحانی می‌خواهد معجزه شود! 

هرکس این کار را کرده باشد، اشتباه کرده است. 

 

‌پس شخص آقای روحانی اشتباه کرده است؟! وقتی می‌گوید به من رأی بدهید، رأی بالای شما باعث می‌شود من بعضی چیزها را تغییر دهم و تغییر نمی‌دهد.  

آقای روحانی خیلی چیزها را تغییر داده و تغییر می‌دهد. در انتخابات آقای قالیباف یا آقای رئیسی رقیب روحانی در قامت یک کاندیدا هستند. هر چیزی می‌توانند بهم بگویند و هیچ خط قرمزی در آنجا وجود ندارد. اما بعد از انتخابات دیگر طرف آقای روحانی، آقای رئیسی نیست. بلکه سیاست‌های کلانی است که ممکن است آقای روحانی منتقد آن سیاست‌های کلان هم باشد، ولی طبق قانون اساسی موظف است در چارچوب سیاست‌های کلان، کار کشور را به پیش ببرد. 

 

‌فکر نمی‌کنید این سوءاستفاده از افکار عمومی است؟ 

سوءاستفاده نیست. رئیس‌جمهوری نمی‌تواند همه محدودیت‌ها را برای مردم توضیح دهد. من یک خاطره نقل کنم. در پایان دوره دوم ریاست‌جمهوری آقای هاشمی، می‌خواستیم کاری کنیم که آقای هاشمی یک بار دیگر کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری شود. من و آقای هاشمی از افتتاح یک پروژه تحقیقاتی از کرج باز می‌گشتیم. آقای هاشمی به من گفت که چرا تو هم این حرف را در یک جایی زدی؟ بعد گفت اگر به معنای قهر با نظام تلقی نمی‌شد، حتی در دور دوم کاندیدا نمی‌شدم. رئیس‌جمهور باید به مردم قول‌هایی بدهد که همه آن قول‌ها در اختیار خودش نیست. الان یکی از موضوعات سیاست خارجی ما همین مسئله خانم زاغری است. انگلیس می‌گوید چون ایشان انگلیسی است باید آزاد شود. قوه ‌قضائیه هم می‌گوید او چون ایرانی است باید محاکمه شود. الان قوه ‌قضائیه و دولت ما به لحاظ قانون اساسی حق دارند. دولت نمی‌تواند از ابزار سیاستی مهمی به‌عنوان سیاست‌های قضائی در سیاست خارجی خود بهره نبرد. ولی عملا ممکن است که بهره نبرد. اینها پیچیدگی‌هایی است که سیاست‌مدار عمیقی که به فکر آینده ایران باشد نمی‌تواند از کنار این مشکلات عبور کند. بلکه باید حتما با حفظ همه اصول و رعایت همه حرمت‌ها صحنه سیاست را اداره کند. 

 

‌ببینید قرار نبود کار خیلی بزرگی صورت بگیرد. مثلا همین بحث کابینه، بخشی از بدنه رأی‌دهنده به روحانی همین جوانان و دانشجویان بودند.  

کابینه خوبی شده! 

 

‌از نظر شما کابینه خوبی شده! 

الان شما به کدام انتقاد دارید؟ 

 

‌من نمی‌خواهم وارد جزئیات بحث کابینه شوم. اما مثلا در مورد وزیر علوم به نظر می‌رسید باید انتخابی باشد که بتواند نظر بدنه رأی‌دهنده را تأمین کند. عملا این اتفاق نیفتاد. 

می‌دانید که همین الان که من در خدمت شما هستم، دوستانی که با وزارت علوم آشنایی دارند، از روند مدیریتی آقای غلامی در وزارت علوم بسیار راضی هستند. می‌گویند هم انتصابات خوبی داشته و هم در جهت اقناع فضای دانشجویی گام برمی‌دارد. 

 

‌بله اقناع داریم تا اقناع! 

اقناع نه اینکه بخواهند توجیه کنند. اقناعی که بچه‌ها قانع می‌شوند که (تغییرات) خوب است. 

 

‌شما همین روز دانشجو را فرض بگیرید. یک‌سری از برنامه‌ها اجازه برگزاری پیدا نکردند. 

ولی خیلی از برنامه‌ها هم اجرا شد. بعد از چند سال برای اولین‌بار آقای رضا خاتمی و شکوری‌راد و جلایی‌پور توانستند بروند دانشگاه. 

 

‌اینها که کف مطالبات است آقای مرعشی! 

به آقای بهزاد نبوی اجازه دادند در دانشگاه تهران سخنرانی کند و خودش نرفت. 

 

‌اینکه بگویم رضا خاتمی رفته دانشگاه صحبت کرده که کف مطالبه است! اگر نمی‌رفت باید می‌گفتیم چرا نرفته است. این یک مهره از تسبیحی است که روحانی وعده‌اش را داده است. 

من که چیزی گیرم نیامده است، آمده؟! 

 

‌خیر! 

من که مسئولیتی نگرفتم. به شما می‌گویم، با همه اشکالاتی که وارد است، ما هیچ راهی جز اینکه با نشاط در عرصه سیاسی حضور داشته باشیم و با اراده بسیار جدی، یکی‌یکی مشکلات کشور را در دستور قرار بدهیم و حل کنیم، نداریم. 

 

‌ببینید، بخشی از نقد به معنای مخالفت نیست. 

متوجه هستم. 

 

‌بخشی از نقد به معنی پشیمانی نیست، اشکالی را که می‌بیند منعکس می‌کند. 

با همه انتقاداتی که ممکن است به آقای روحانی وجود داشته باشد، امروز حضور آقای روحانی برای مردم ایران و برای جبهه سیاسی اصلاح‌طلبان یک فرصت است. 

 

‌ببینید ما یک فرصت چهارساله را از سر گذرانده‌ایم. 

امروز دولتی داریم که می‌تواند در منطقه متشنج خاورمیانه از گفت‌وگو و تعامل سازنده در منطقه و جهان حرف بزند. آقای ترامپ از کنفرانس پاریس و یونسکو خارج شده، ولی از برجام خارج نشده است. این موضوع را به کنگره محول کرد، کنگره‌ای که مهلت قانونی‌اش برای تصمیم‌گیری دراین‌باره به پایان رسیده و تصمیم نگرفته است. انگار نمی‌خواهیم چنین مسائلی را ببینیم. نمی‌خواهیم ببینیم که امروز در خاورمیانه مسئله کردستان به‌عنوان موضوعی که می‌توانست به آشوب‌های زیادی بینجامد. طرف کمتر از یک ماه جمع شد. این را نمی‌خواهیم ببینیم. 

 

‌جمع‌کردن مسئله کردستان ربطی به دولت نداشت، سیاست کلان بود. 

اشکالی ندارد. ما چه در سطح منطقه‌ای و چه در سطح بین‌المللی دستاوردهای مهمی داریم. این‌گونه نیست که روحانی در این دستاوردها نقشی نداشته یا نقش کوچکی داشته است. امروز دولت داعش و نه تفکر آن جمع شده است. 

 

‌این البته همراهی دولت بود با بخشی از سیاست‌های بيرون از دولت.

فرقی نمی‌کند. بخشی از کلان کشور همین دولت است. 

 

‌ببینید آقای مرعشی، بخشی از سیاست خارجی شاید حل شده باشد و البته با هماهنگی، اما حرف ما درمورد موضوعات مرتبط با سیاست داخلی است. 

در سیاست داخلی امروز دولت شما تصمیم گرفته است ٥٠ درصد یارانه را حذف کند. فکر می‌کنید این تصمیم کوچکی است. این دولت اراده داشته و چنین تصمیم مهمی را گرفته است. 

 

‌خب چنین تصمیمی را با تبعات آن چطور می‌خواهد اجرا کند؟ 

ببینید، واقعیت این است که دولت در اقتصاد گام‌هایی را برداشته است، البته من اگر باشم قوی‌تر از این اداره می‌کنم، اما حرفم این است.

‌مردم چهار سال را با رکود سپری کردند. در سیاست داخلی اتفاقی نیفتاده، آن هم با این توجیه که من ویرانه تحویل گرفتم. در چهار سال دوم هر قدر هم که آثار ویرانه‌ها باقی مانده باشد، مردم دیگر نمی‌پذیرند.

 

من با شما همراهم، ولی موضوعی که دوستان ما به آن می‌پردازند اینها نیست، مثلا اگر آقای جهانگیری و روحانی با هم دچار اختلاف شوند، این رشد اتفاق می‌افتد؟ 

‌اتفاقا موضوع این است که چرا یک فردی مثل جهانگیری که در مناظره‌ها توانست جوری ظاهر شود که همه به‌عنوان یک ظرفیت به آن نگاه کنند، بعد از انتخابات نقش او به‌لحاظ تأثیرگذاری در تصمیم‌سازی‌ها، نه به‌لحاظ ایفای نقش در کسوت معاون‌اولی، کم‌رنگ شده است. درمقابل یک‌سری چهره‌های نزدیک به رئیس‌جمهور از یک جریانی بالا آمدند. چرا چهره‌هایی که در حاشیه امن سیاست بودند، اینها در حلقه اول دولت قرار می‌گیرند؟ 

‌وضعیت به این غلظتی که شما گفتید، نیست! من فرض می‌کنم که روحانی در تاکتیک‌های انتخابی خود دچار اشتباه شد، ولی فاصله‌گرفتن اصلاح‌طلبان و عدم حمایت قاطع اصلاح‌طلبان از روحانی و نجفی یا از شورا یا از فراکسیون امید، خطایی راهبردی است. من می‌خواهم دو حادثه تاریخی را برای شما تحلیل کنم.

 

یکی درباره نهضت ملی‌شدن نفت است. هم آقای کاشانی اشتباهاتی داشت و هم آقای مصدق. اشتباهات آنها تاکتیکی بود؛ مثلا درباره اینکه به حزب توده چقدر فرصت کار داده شود، این از اشتباهات تاکتیکی مصدق از نظر من است. چون حزب توده مذهبی‌ها را ترساند. مردم در ٣٠ تیر، ١٣٣١ قوام را مأمور تشکیل کابینه می‌کنند؛ یعنی دولت مصدق پایان می‌پذیرد. ظرف چند ساعت با قیام مردمی ٣٠تیر دربار عقب‌نشینی می‌کند و مصدق دوباره نخست‌وزیر ایران می‌شود. ١٣ ماه بعد، وقتی که اردشیر زاهدی و با کمک عده‌ای در داخل و خارج کودتا می‌کند، مردم پشت‌سر نخست‌وزیر نمی‌آیند؛ حتما انتقاداتی داشتند. وقتی نخست‌وزیر مستقر خود را حمایت نکردند، نتیجه آن دیکتاتوری مجدد شاه، تعطیلی قانون اساسی و بازگشت فضای بسته سیاسی شد. این یک تجربه شد. من نمی‌خواهم آقای روحانی را تقدیس کنم و بگویم روحانی اشتباه ندارد. 

 

هر فاصله‌ای که روحانی از جبهه متحد پشت‌سر خود بگیرد، هم به خودش، هم به ما و هم به کشور ضربه می‌زند. می‌خواهم بگویم با فرض اینکه روحانی اشتباه می‌کند، ما نباید اشتباه کنیم. چون اشتباه ما در کنار اشتباهات احتمالی روحانی همه به یک کل ضربه می‌زند. کشور و جبهه اصلاحات را آسيب مي‌زند. 

 

‌برای این همراهی دستاورد لازم است. 

ما برای همراهی فهم می‌خواهیم؛ دستاورد پیشکش. ما باید فهم ضرورت‌ها را داشته باشم. 

 

‌این فهم را مردم در ٨٨ و ٩٢ و ٩٦ نشان دادند. 

مردم فهم دارند. نمی‌خواهم بگویم ندارند، بلکه می‌خواهم بر آن تأکید کنم. ما باید بر داشتن فهم تأکید کنیم. 

 

‌تا کی باید... 

تا وقتی که کشور را به دست رقيب بدهیم. 

 

‌تا کی قرار است مردم را با حضور آلترناتیوها بترسانیم. وقتی روحانی می‌آید ولی تغییراتی که باید اتفاق نمی‌افتد، چه فرقی می‌کند که چه کسی رئیس‌جمهور باشد. 

حتی اگر آقای روحانی آلزایمر بگیرد و همه اینها را یادش برود، ما یادمان نمی‌رود که آقای روحانی از آقای جلیلی بهتر است، روحانی از آقای رئیسی بهتر است. 

 

‌در چه شرایطی؟ 

همین شرایط. 

 

‌شرایطی که هیچ اتفاقی نمی‌افتد و وعده‌ها محقق نمی‌شود؟ 

کلیاتی به نام ایران حفظ می‌شود. شما در نظر بگیرید اگر قرار بود در مقابل آتش‌افروزی‌های ترامپ ما هم مقابله می‌کردیم، به چه وضعی دچار می‌شدیم. حفظ ایران، مردم، امنیت و آرامش و تلاش برای حل مشکلات مردم برای ما اصل است. این منوط به حضور سیاسی ما در کشور است. تجربه تاریخی بعدی را نگذاشتید طرح کنم. می‌خواهم به اول انقلاب و استعفای نابه‌جای آقای بازرگان بازگردم. شما فکر می‌کنید آقای بازرگان استعفا داد که از سیاست کناره‌گیری کند؟ خیر. آقای بازرگان استعفا داد که دو سال بعد یا چند سال بعد با قدرت بیشتری به عرصه سیاسی بازگردد و اشتباه کرد. بازرگان در سخت‌ترین شرایط کشور نباید استعفا می‌داد. 

آن استعفا شاید بهترین تصمیم در آن شرایط بود تا بازرگان مخالفت خود را ابراز کند.

 

پس چرا سیاست را ترک نکرد. پس چرا بیانیه داد؟ 

‌باید اکت سیاسی خود را نشان می‌داد. 

 

آدم سیاسی که استعفا بدهد، تأثیرگذاری‌اش از بین می‌رود. 

‌استعفا خودش یک اکت سیاسی است. در شرایطی که امکان عمل را از شما گرفته‌اند. 

استعفایی مفید است که از اثر آن از بودن و ماندن بیشتر باشد. 

 

‌فکر می‌کنید اصلا اجازه این که بازرگان منویات خود را در آن شرایط پی بگیرد، داده می‌شد؟ 

استعفای آقای بازرگان به‌لحاظ سیاسی، استعفای خیلی بدی بود؛ استعفایی که از بودن اثر آن کمتر باشد، خوب نیست. بازرگان اگر می‌ماند و وارد گفت‌وگو می‌شد، مسئله گروگان‌ها ٤٤٤ روز طول نمی‌کشید. 

 

‌وقتی اراده‌ای برای حل نبود و موضوع از دست دولت خارج شده بود؟ 

ببینید در سیاست نازک‌خیالی و رنجش جایگاهی ندارد. ما سیاست‌مدارانی لازم داریم که در سخت‌ترین شرایط در صحنه می‌مانند، تأثیرگذارند و بن‌بست‌ها را می‌شکنند. 

 

‌الان آقای روحانی بن‌بستی را می‌شکند؟ 

بله. 

 

‌چه بن‌بستی دقیقا؟ 

روحانی امروز نماینده جبهه میانی کشور است. امروز نماینده اصلاح‌طلبان است، حتی اگر یادش رفته باشد که نماینده اصلاح‌طلبان است. اما ما یادمان نمی‌رود که او نماینده اصلاح‌طلبان است. روحانی حضورش در رأس دولت جمهوری اسلامی، حضورش در کنار مقام معظم رهبری، تعدیل‌کننده سیاست‌هاست. 

 

‌خود آقای روحانی هم در حال تعدیل‌شدن است! 

خیر. او پیش‌برنده سیاست‌های خردورزانه کشور است. هم باید بماند و هم باید او را تقویت کنیم.

 

شرق



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: خبار , خبر , خبر ورز , مرعشی , زیبا کلام , جهانگیری , روحانی , توییتر ,
:: بازدید از این مطلب : 328
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 آذر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : webomomi120

 



  اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی ,امانوئل مکرون

به گزارش ایسنا، سفیر کشورمان در این دیدار با اشاره به روابط دیرینه ایران و فرانسه و تحولات مثبت در روابط دو کشور از جمله توسعه همکاری‌های سیاسی،اقتصادی و فرهنگی و علمی بعد از برجام گفت: به دنبال سفر  دکتر روحانی به پاریس و اجرای اسناد همکاری امضاء شده در سفر مذکور زمینه برای برداشتن گام‌های بلند در زمینه ارتقای مناسبات جمهوری اسلامی ایران و فرانسه مهیا است.

 

دلفی با تشریح مواضع کشورمان در قبال تحولات منطقه خاطرنشان کرد :جمهوری اسلامی ایران بر حل مسائل منطقه از طریق گفتگو تاکید داشته و با هر گونه تحمیل و مداخله خارجی مخالف است.

 

سفیر کشورمان با اشاره به روند مثبت رایزنی‌های دو کشور در خصوص مسائل منطقه‌ای،آثار  این رایزنی‌ها در کمک به تقویت صلح و ثبات در منطقه را مورد تاکید قرار داد.

 

رییس جمهور فرانسه در این دیدار با تاکید بر اراده این کشور در زمینه ایجاد روابط متعادل با جمهوری اسلامی ایران افزود: فرانسه به دنبال یک دیالوگ و روابط سازنده با ایران است.

 

امانوئل ماکرون با اشاره به سیاست فرانسه در زمینه حفظ و اجرای موافقتنامه هسته‌ای گفت : برجام مبنای همکاری ما با ایران بوده و قابل تغییر نیست.

 

وی با اشاره به سیاست خارجی فرانسه مبنی بر گفتگو با همه طرفها تاکید کرد: فرانسه مایل به گفتگو با ایران در خصوص تحولات  منطقه‌ای بوده و از روابط خوب بین وزارتخانه‌های دو کشور خرسند هستند.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: ابوالقاسم دلفی , سفیر ایران در فرانسه , اخبار , خبر , خبر روز , فرانسه , سیاست خارجی ,
:: بازدید از این مطلب : 315
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 28 آذر 1396 | نظرات ()