خوش آمديد ميهمان
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
این هم از مهریه های عجیب ایرانی،آخرش عاقبتش هم طلاق
رسیدگی به این پرونده جنجالی به دنبال درخواست عجیب زن جوانی آغاز شد که ادعا میکرد…
زن جوان ادامه داد: «هومن» آنقدر به من علاقه داشت که سرانجام یک ماه بعد از عقد تسلیم خواستهام شد و بدون اطلاع دیگران به دفترخانه رفته و چشمهایش را مهریهام کرد. بعد هم قول و قرار گذاشتیم هیچگاه این راز را نزد خانواده یا فامیلمان بازگو نکنیم. سپس مراسم جشن عروسی در یکی از مجللترین هتلهای شهر برگزار شد و زندگی مشترکمان را شروع کردیم. اما افسوس که شیوه زندگی همسرم به هیچ عنوان مورد نظر و دلخواه من نبود و این موضوع رنجم میداد. اختلاف سلیقه و تفاوت رفتارهایمان به گونهای بود که مدام با هم مشاجره داشتیم. تا اینکه در جریان یکی از این مشاجرات همیشگی به مادر «هومن» گفتم که چشمهای پسرش را درمیآورم و راز پنهان مهریهام را فاش کردم و… قاضی دادگاه پس از شنیدن اظهارات «یاسمین» دستور تعیین وقت دادرسی و احضار همسرش را صادر کرد. داماد جوان در جلسه دادگاه با ناراحتی گفت: در زندگیام نخستین بار عشق را با «یاسمین» تجربه کردم. تمام خواستههایش را با جان و دل پذیرفتم. حق مسکن، حق طلاق، حق ادامه تحصیل و انتخاب نوع شغل و حضانت فرزند را به او واگذار کردم تا با آرامش خیال در خانه مشترکمان احساس امنیت کند. حتی دور از چشم خانوادهام به محضر رفتیم و مهریه عجیبش را پذیرفتم.
اما با شروع زندگی مشترکمان پی به رفتارها و عادات عجیب همسرم بردم. او مقررات سنگین و دست و پاگیری برایم وضع کرده بود که خستگی کار و تجارت را برایم دوچندان میکرد بطوری که باید گزارش لحظه به لحظه کار و زندگیام را به او ارائه میدادم. میدانم که «یاسمین» به خاطر علاقه شدید به من و زندگیمان پیگیر کارهایم بود اما سوءظن شدیدش باعث شد همه فامیل و آشنایان از من فاصله بگیرند.
کد را وارد نمایید:
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان webomomi120 و آدرس webomomi120.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
RSS